داستان جالب زن باهوش
تا اینکه روزی از روزها او به بستر مرگ افتاد و دیگر برایش مسلم گردید که حتما رفتنی است.
 
 
 
بنابراین در لحظات آخر، همسرش را نزد خود خواند.
 
 
 
از او خواست در آخر عمری قولی برای او بدهد و آن این بود که
 
 
 
تمامی پول هایش را داخل صندوقی گذاشته و در کنار جسد وی در تابوت قرارداده
 
 
 
تا او بتواند در آن دنیا آنها را خرج کند. همسرش در حالی که با نگاهی شفقت انگیز
 
 
 
به شوهر در حال نزع می نگریست، قسم خورد که به قولش وفا کند.
 
 

در روز تشییع و درست وقتی که تمامی مقدمات فراهم شده بود و مامورین گورستان
 
 
 
می خواستند میخ های تابوت را بکوبند، زن فریادی کشید و گفت:
 
 
 
«صبر کنید یک سفارش او مانده که باید به اجرا بگذارم».
 
 
 
سپس کیسه سیاهی را از کیفش بیرون آورده و آن را داخل صندوق کوچک درون تابوت قرار داد.
 
 

خواهر خانم که از شرح ما وقع خبردار بود با لحنی سرزنش آمیز به همسر متوفی گفت:
 
 
 
«مگه عقل از سرت پریده؟ این چه کاری بود که کردی؟
 
 
 
آخه شوهرت اون پول ها رو چه جوری میتونه تو اون دنیا خرج کنه؟»
 
 

زن پاسخ داد: «من فردی با ایمان هستم و قولی را که به همسرم دادم
 
 
 
هیچ وقت فراموش نکرده ام. اما برای راحتی او، تمامی پول ها رو
 
 
 
به حساب خودم واریز کردم و براش یه چک صادر کردم که بعد از نقد کردنش، بتونه خرجشون کنه».
 

نظرات شما عزیزان:

هانیه
ساعت17:31---26 شهريور 1392
سلام عزیزم
دعوتی وبم


lev
ساعت15:34---26 شهريور 1392
حقا که زنا شیطون رو درس میدن

mamad0017
ساعت13:30---25 شهريور 1392
عجب باهوووشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, | 13:48 | نويسنده : solaleh20 |